حکایت دل و دماغ این روزهای دلگیر و پائیزی ما ، شده حکایت این دلقک :
مردی نزد روانپزشکی رفت واز غم بزرگی که در دل داشت گفت
دکتر گفت : به سیرک برو ، آنجا دلقکی است ، آنقدر تو را می خنداند که غمت رافراموش می کنی ، مرد لبخند تلخی زد و گفت: من همان دلقکم !
ای کاش زودتر این ترم هم تمام شود واقعاً حالم داره از بعضی دوستان که دانشگاه را با کودکستان اشتباه گرفتند بهم می خورد.